بسمه تعالی
ضمن عرض سلام و خسته نباشید به تمامی اعضا و دوستداران کتابخانه اندیشه نوین چمگردان به استحضار می رساند که چندی پیش کتابخانه تفکر البرز به دست اشرار به ورطه آتش گرفتار شد و کل کتابهای این کتابخانه یکجا سوخت و تمامی لوازم اداری نیز از بین رفت،لذا در اینخصوص دست یاری به سوی شما عزیزان دراز می کنیم و هرکس کمک نقدی و غیر نقدی و کتاب و .برای احیای دوباره این کتابخانه دارد را می تواند به کتابخانه اندیشه نوین تحویل دهد.پیشاپیش از تمامی شما کمال امتنان و قدردانی را داریم.
با سلام و خسته نباشید خدمت تمامی اعضا و دیگر کتاب دوستان گرامی به عرض می رساند جشنواره سراسری اهدای کتاب به کتابخانه های عمومی همزمان با بزرگداشت علامه مجلسی در کتابخانه های عمومی در حال انجام می باشد.علاقه مندان به مشارکت در این طرح می توانند با اهدای کتاب های شخصی خود به نزدیکترین کتابخانه عمومی زیر نظر نهاد کتابخانه های عمومی ما را یاری نمایند.اطلاعات بیشتر با شماره تماس 03152242720
علیاکبر ولایتی و اصغر صادقی یکتا: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از جنگهای دوره معاصر است که ۸ سال (۱۳۵۹- ۱۳۶۷) به طول انجامید.
این جنگ در پی مجموعهای از عوامل زمینهساز و مناقشههای فزاینده ی ـ نظامی با نیروهای عراق به ایران آغاز شد.
در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران و سقوط حکومت پهلوی در بهمن ۱۳۵۷ و متعاقب آن وقوع تغییرات اساسی در موقعیت آمریکا در منطقه، مناسبات ایران و عراق نیز دستخوش دگرگونی و تیرگی شد.
دولت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ با تسلیم یادداشتی رسمی به سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد، اعلام کرد که اعلامیه الجزایر و عهدنامههای مربوط به مرز مشترک و حسن همجواری و ۳ پروتکل و پیوستهای آن و دیگر موافقتنامهها و یادداشتهای انضمامی به این عهدنامه را یکجا و یک جانبه فسخ کرده است.
همزمان با ارسال این یادداشت، صدامحسین در نطقی در مجلس ملی عراق، متن قرارداد الجزایر را پاره کرد و الغای این قرارداد را تصمیم شورای فرماندهی انقلاب عراق اعلام نمود. اقدام صدام حسین و اظهار دولت عراق، وجاهت حقوقی نداشت.
در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله سراسری و رسمی عراق، با به کارگیری حداکثر توان نظامی و با عبور از مرزهای بینالمللی و به خاک ایران، شروع شد. در ساعات پایانی همان روز، کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد، از دو دولت خواست که در حل مسالمتآمیز اختلافات میان دو کشور مساعی جمیله خویش را به کار بندند.
پس از بازپس گرفتن خرمشهر، دولت آمریکا و دولتهای اروپایی و برخی از کشورهای منطقه خلیجفارس کوشیدند به جنگ پایان دهند و از سقوط صدامحسین و حکومت بعثی عراق جلوگیری کنند.
در این میان، شورای امنیت سازمان ملل، به درخواست اردن، در ۲۱ تیر ۱۳۶۱ قطعنامه ۵۱۴ را به تصویب رساند و در آن با اظهار نگرانی عمیق از ادامه برخورد دو کشور، خواستار آتشبس و عقبنشینی نیروها به مرزهای بینالمللی و تلاش در جهت دستیابی به راه حلی جامع و عادلانه و شرافتمندانه براساس اصول منشور ملل متحد شد.
دولت ایران این قطعنامه را که جنبه توصیهای داشت نپذیرفت و وزارت امورخارجه آن را تلاشی هماهنگ و سازمانیافته از سوی قدرتهای جهانی در جهت ممانعت از دستیابی ایران به خواستهای قانونی خود و جلوگیری از سقوط رژیم بعثی عراق تلقی کرد و اعلام داشت جمهوری اسلامی ایران تا تحقق خواستهای خود و دفع کامل قوای معراق، به دفاع مشروع خود ادامه خواهد داد.
در پی انجام دو عملیات از سوی ایران، یکی در ۲۳ تیر ۱۳۶۱ در محور جنوب و دیگری در ۹ مهر ۱۳۶۱ در منطقه سومار، که منجر به آزادسازی بخشهای مهمی از خاک ایران و تسلط نیروهای ایران بر شهر مندلی عراق شد، شورای امنیت به درخواست عراق، در ۱۲ مهر ۱۳۶۱ قطعنامه ۵۲۲ را به تصویب رساند و خواستار آتشبس فوری و عقبنشینی نیروها به مرزهای بینالمللی شد و از دولت عراق، به سبب آمادگیاش برای همکاری در اجرای قطعنامه ۵۱۴، استقبال کرد.
در ۹ آبان ۱۳۶۲، به دنبال گسترش دامنه جنگ به خلیجفارس و حملات عراق به نفتکشها و انتشار گزارش نمایندگان ویژه دبیرکل سازمان ملل پس از بازدید از مناطق اشغالی توسط عراق و شهرهای بمباران شده در ایران و عراق، چهارمین قطعنامه شورای امنیت به شماره ۵۴۰ صادر شد و در آن به گزارش واقعبینانه نمایندگان دبیرکل در بررسی مناطق مسی و تأیید وم بررسی دقیق علل جنگ اشاره گردید.
در ۱۶ دی ۱۳۶۵، نیروهای ایرانی، طبق یک برنامهریزی دقیق نظامی، به اطراف بصره رسیدند. احتمال سقوط بصره و پیروزی ایران تقویت شد و این باور پدید آمد که موازنه نظامی در صحنه نبرد به نفع ایران تغییر کرده است. نگرانی قدرتهای بزرگ و کشورهای عربی، آنها را به این نتیجه رساند که تنها راه پایان دادن به جنگ، تلاش مشترک آمریکا و شوروی در چارچوب همکاری بینالمللی است.
به همین منظور، خاویر پرزدکوئیار، دبیرکل سازمان ملل، در ۲۲ دی ۱۳۶۵ اعلام کرد که اعضای شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ مصمماند و نظریات و دیدگاهها باید برای تحقق این هدف به یکدیگر نزدیک شوند و شکل اجرایی به خود گیرند.
از امتیازات قطعنامه ۵۹۸ بر قطعنامههای پیشین این بود که جنبه توصیهای نداشت و تصمیمی براساس اعتقاد شورای امنیت بود. به اعتقاد ایران، از نقاط ضعف قطعنامه ۵۹۸، بند سوم قسمت مقدماتی آن بود که از شروع و ادامه طولانی منازعه توأماً ابراز تأسف شده بود.
دبیرکل سازمان ملل بهاستناد قطعنامه ۵۹۸، از طرفین درگیر خواست تا با قطع جنگ وارد روند مذاکره و عمل شوند. وی همچنین بر ضرورت همکاری کامل ایران و عراق، برای دستیابی به راهحل جامع و عادلانه و شرافتمند، تأکید کرد و از اعضای شورا خواست که از تلاشهای وی حمایت کنند.
پس از تصویب قطعنامه ۵۹۸، به دنبال درخواست دولت کویت از آمریکا و شوروی برای حفاظت از نفتکشهای این کشور، که در معرض بیشترین مخاطرات قرار داشت، اولین کاروان از نفتکشهای کویت در ۳۰ تیر ۱۳۶۶ وارد خلیجفارس شد.
در همین حال تشنج در منطقه افزایش یافت و در اوایل شهریور ۱۳۶۶، نیروی دریایی آمریکا ۴۶ کشتی در منطقه مستقر کرد و فرانسه و انگلیس نیز اعلام کردند که آنها نیز نیروهای دریایی بیشتری به منطقه اعزام خواهند کرد. به دنبال آن در ۳۰ شهریور ۱۳۶۶، با حمله یک بالگرد جنگی آمریکایی به کشتی کوچک ایرانی به نام ایران اجر در ۸۰ کیلومتری شمالشرقی بحرین، آمریکا رسماً وارد جنگ با ایران شد.
عراق با روحیه تازهای که از حمایت مؤثر آمریکا و نیز پیروزی فاو به دست آورده بود، حمله با سلاحهای شیمیایی را ادامه داد و توانست کلیه اراضی تصرف شده را از ایران پس بگیرد.
در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶، صدام و رهبران بعثی عراق شهر کردنشین حلبچه و روستاهای اطراف آن را، به دلیل همکاری نیروهای کرد با قوای ایران، بمباران شیمیایی کردند. در این فاجعه ۵ هزار غیرنظامی قربانی شدند.
عراق با وجود شواهد مسلّم و انکارناپذیر، بهکار بردن مواد شیمیایی را انکار کرد، اما در پی ارائه مدارک موثق از سوی ایران و بررسی کارشناسان اعزامی از سوی سازمان ملل، شورای امنیت برای اولینبار در ۹ اردیبهشت ۱۳۶۷ قطعنامه ۶۱۲ را به اتفاق آرا تصویب کرد. این قطعنامه، ضمن محکوم کردن شدید به کار بردن سلاحهای شیمیایی، هر ۲ طرف را از استفاده این سلاحها منع کرد.
نقطه اوج تلاشهای خصمانه آمریکا برضد ایران، حمله موشکی ناو آمریکایی مستقر در خلیجفارس، به نام وینسنس، به هواپیمای مسافربری ایرباس ایران در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ بود. در این حمله، همه ۲۹۰ سرنشین هواپیما کشته شدند.
پذیرش قطعنامه طی نامهای با امضای رئیس جمهوری ایران، در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ به دبیرکل سازمان ملل تسلیم شد. در این نامه تصریح شده است که به ایران ابعاد بیسابقهای یافته و باعث کشیده شدن سایر کشورها و حتی غیر نظامیان بیگناه به جنگ شده است و جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیتی که برای جان انسانها و اجرای عدالت و برقراری صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی قائل است، قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را میپذیرد. امام خمینی (ره) در ۲۹ تیر همان سال پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به اطلاع مردم رساندند.
وزیر خارجه ایران نیز با تأکید بر اینکه مذاکرات مستقیم پس از اعلام آتشبس آغاز شود، با پیشنهاد عراق موافقت کرد و مقرر شد دبیر کل سازمان ملل در گزارشی به اعضای شورای امنیت، زمان برقراری آتشبس را اعلام کند. سرانجام در نشستی غیررسمی با اعضای شورای امنیت، تاریخ برقراری آتشبس ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ اعلام شد.
2 شهریور؛ آغاز هفته دولت
انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.
هفته دولت
در تاریخ هر ملت، فراز و نشیبهای تلخ و شیرینی وجود دارد که تعیینکننده سرنوشت و سازنده فرهنگ آن ملت است. نظام جمهوری اسلامی در ایران به رهبری بزرگ مردی که جهان مانند او را کمتر به خود دیده است و همچنین جانفشانی فرزندان فداکار این مرز و بوم، حرکت خود را آغاز کرد. در این میان، شهادت دو شخصیت فداکار اسلام، رجایی و باهنر که به آتش کین منافقان سوختند، فصلی از شهادت را به نام هفته دولت» در تاریخ انقلاب گشوده است.
علت نامگذاری چنین هفتهای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت و مکتبی بود که پس از حاکمیت لیبرالها بر کشور، عهدهدار امور شد. این دولت در آن دوره بحرانی، بیشترین حد تلاش و کوشش را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب از خود نشان داد، تا آنجا که جان خویش را سر آن نهاد.
مقام معظم رهبری درباره ویژگیهای اخلاقی شهیدان رجایی و باهنر میفرماید: شهید باهنر، مرد بی تظاهری بود که هیچ کس از ظاهر آرام او نمیفهمید در باطن و ذهن و اندیشه موّاج او چه میگذرد. وی یکی از متفکرین و تئوریسینها و ایدئولوگهای انقلاب بود. نوشتههای زیادی داشت و کتابهای زیادی را تنظیم کرده بودارتباطات نزدیکی با شهید مطهری و شهید بهشتی داشت و هر دوی اینها، برای عظمت فکری و قدرت تفکر عملی او ارزش زیادی قائل بودند. نقش شهید رجایی و باهنر در افشا کردن ماهیت لیبرالی و منافقانه بنی صدر، بسیار برجسته بود. شهید رجایی با صبر خود و متانت و حوصله عظیم و با قبول دردها و رنجهای قلبی و غیرقابل افشایی که داشت، توانست، بنی صدر خائن را افشا و رسوا کند و به زمین بکوبد.
کارنامه شهیدان رجایی و باهنر
زمانی که دولت شهید رجایی از مجلس رأی اعتماد گرفت و کار خود را شروع کرد، مردم ناراضی و نگران از عملکرد دولت موقت، در پی نخست وزیری میگشتند که عقده قلب آنها را بگشاید و به انقلاب شور و هیجانی دوباره ببخشد. این در حالی بود که یک خط لیبرالیستی خطرناک در زیر نقابها و حجابهای گوناگون، میکوشید انقلاب اسلامی را از مسیر خود منحرف کند، آن را از حرکت باز دارد و به نابودی بکشاند. شهیدان رجایی و باهنر توانستند عشق و ایمان را به مردم ارزانی کنند و خدمات شایانی به همه مردم به ویژه محرومان ارائه دهند که برکات آن تا کنون نیز ادامه دارد.
به اطلاع کلیه عزیزان میرساند در تقویم جمهوری اسلامی روز 5 مرداد هر سال را به نام روز نماز جمعه نامگذاری کرده اند.امید است که با حضور هر چه بیشتر در این روز و نیز در دیگر ایام سال در نماز جمعه وحدت اسلامی خود را به رخ دشمنان اسلام بکشیم.
درباره این سایت